کد مطلب:36078 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

باز هم ترس از بروز موانع











(ثم اشفقت ان یلتبس علیك ما اختلف الناس فیه من اهوائهم و آرائهم مثل الذی التبس علیهم فكان احكام ذلك علی ما كرهت من تهبیهك له احب الی م اسلامك الی امر لا آمن علیك به الهلكه و روجوت ان یوفقك الله لرشدك و ان یهدیك لقصدك[1] فعمدت الیك وصیتی هذه)

[صفحه 88]

«سپس ترسیدم كه بر تو اشتباه شود چیزی كه مردم در آن اختلاف كردند از هواها و آراء مختلف آنان، همانگونه كه بر آنان مشتبه گردید پس محكم كاری كردن این موضوع- با آنكه خوش نداشتم كه تو را از آن آگاهی دهم و ذهنت را متوجه آن امور كنم- پسندیده تر آمد از اینكه تو را به جریانی واگذارم كه از هلاكت تو بخاطر آن ایمن نباشم و امیدوارم كه خداوند تو را به رشد و كمالت موفق بدارد و به راه راست و رستگاریت هدایت فرماید پس وصیت خود را با تو در میان می گذارم كه این است: (در فصل آتیه آن وصیت می آید)».

به مقتضای جملات سابقه بنای امام علیه السلام بر این بود كه درمقام ادب آموزی، به قرآن و تفسیر و تاویل آن و احكام اسلامی بپردازند و از این محدوده نگذشته و تجاوز نكنند و اكنون در این جملات می خوانیم كه ملاحظه ی یك جریان، موجب آنست كه به مطالب دیگر نیز بپردازند و از قرآن و تفسیر و تاویل آن به ذكر عقائد و مذاهب و مطالب عقلیه و استدلالات نظری نیز رو بیارند در حالیكه تعرض این مطالب را در مقام تربیت و تادیب نمی پسندیدند لیكن خوف آن است كه شبهاتی پیش بیاید و موجب اعوجاج ذهن و انحراف فكر بشود و حقیقت در زیر پدره و حجاب ظلمانی شهبات پنهان گردد چنانكه دیگران نیز در میان امواج متلاطم افكار، آراء،عقاید و مذاهب دچار اختلافات و خطا كاری شدند.

باری این مشكل و این مسئله مقتضی است كه مباحث كلامی و استدلالات عقلی را پیش كشیده و مطرح نمایند.

و خلاصه از این عبارات چنین می فهمیم كه ورود در مباحث عقلیه وداخل شدن در پیچ و خم استدلالات، شایسته مقام تربیت نیستو اصولا نباید اذهان خالی را درگیر این مطالب كرد و القاء مطالب شبهه ناك نمود كه گاهی اگر شبهه وارد ذهن شد رفتنش مشكل خواهد بود، متناسب این مقام، یاد دادن قرآن كریم و تفسیر و تاویل آن و توجه دادن به آداب و حلال و حرام الهی است.

[صفحه 89]

آری اعتماد به مذهب و توجه به آداب و احكام مقدسه شرع و ذكر حلال و حرام الهی به سرعت می تواند شخصیت درونی نوخاستگان جامعه و جوانان و تازه جوانان ملت را شكل بندی كند و باید همه ی توان مربی صرف این جهت شود.

بله گاهی شرائط خاصه ایجاب می كند كه انسان به مباحث دیگر بپردازد اگر محیط محیطی است كه مباحث كلامی و بحثهای عقلی و استدلالات نظری در آن محیط رائج و دائر است و شبهه اندازانی در محیط خاصی به القاء شبهه و شك و تردید در مقدسات مشغولند و كسانی در این دست اندازهای خطرناك واقع شده و از این پرتگاههای وحشت زا سقوط كرده اند باید نیروهای مربی به كار بیفتند و با مطرح كردن براهین عقلی و استدلالات قوی و استوار، راه ورود شبهات را مسدود سازند و نوباوگان پاكدل را مجهز و آماده به سلاح نافذ و موثر استدلالات كنند و گرنه ممكن است نسل موجود در آن جو مسموم، به سرنوشت شوم و مرگبار نسل پیشین و طبقه قبلی مبتلا گردیده و دچار لغزشگاههای شبهه ها و سفسطه های دشمنان دین، ملحدین و منحرفین گردند.

بنابراین در این جملات، تنهبی به فهرست بسیار اجمالی ای از مطالب این وصیتنامه مباركه است.

یعنی از این عبارات می فهمیم كه مواد این وصایا در مباحث اخلاقی تنها و اجتماعی، خلاصه، خلاصه نمی شود بلكه احیانا در مباحث عقلی و اقسام دلالات نیز وارد می شوند و در آن زمینه نیز نكاتی را ذكر می فرمایند.

و این بدان جهت است كه هر چند در مقام تعلیم و تربیت باید به ذكر همان احكام، آداب، تفسیر و تاویل آیات كریمه پرداخت و نباید ذهن جوان و تازه جوان را مشوب به بحثهای پر پیچ و خم كلامی و ذكر شبهات كرد كه گاهی بیم آن است كه دیگر نتوان شبهه را از ذهن آنان بیرون برد لیكن این هم نباید فراموش كرد كه گاهی محیطی از

[صفحه 90]

نظر افكار و عقاید و مذاهب، مستعد برای انحراف بوده و شبهاتی محیط را فاسد كرده است در اینگونه مواقع مربیان نباید از پیش آمد خطر بزرگ مسمومیت در جو فاسد و تحت تاثیر شبهه های رائج، فلت كنند بلكه باید آمادگی لازم برای ایستادگی در برابر القا كنندگان آن ابحاث و شبهه ها در جوانان و نوخاستگان ایجاد كنند.

اتفاقا در اعصار ائمه طیبین این مباحث و شبهات، رونق داشته، بحث جبر، تفویض، تجسم، معاد، عدل، تشبیه و امثال اینها در زمان آن بزرگواران و لا اقل در دوران بعضی از آنان رونقی به سزا داشته و بازارش گرم بوده و ابن ابی العوجاء و ابن مقفع و دیگران و دیگران در ایجاد شبهه ها و رواج دادن و رونق بخشیدن به این ابحاث نقش به سزائی داشته اند.

از نحو گفتار مولا امیرالمومنین علیه السلام در این فرازهای محل بحث این نكته نیز استفاده می كنیم كه مربیان نباید نظر خود را محدود به چهار دیواری حوائج و نیازمندیهای فعلی فرزندان و جوانان كرده و آینده ی آنها را از یاد ببرند و یا راجع به آن بی تفاوت و سهل انگار باشند بلكه باید چنان آنان را مجهز و مسلح به مطالب لازم كنند كه خطرهای احتمالی عقیدتی كه ممكن است آتیه آنان را به خطر بیندازد نیز در وقت خود از آنان دفع شود و خلاصه پیش بینی خطرهای آینده نیز بكنند همچنانكه باید نیازها و حوائج فعلی آنان را مورد بررسی و دقت قرار داده و بدان اهتمام داشته باشند.

مطلب دیگر كه از فرازهای زیبای: و رجوت ان یوقفك الله... استفاده می كنیم. امیدوار بودن به آتیه فرزندان و جوانان، و برای تشویق و تهیج آنان به سوی صلاح و پاكی، اظهار این امیداوری كردن و بالاخره برای موفقیت آنان دعا كردن است.

چنانكه در روایات شریفه آمده كه دعای پدر از برای فرزند مستجاب است و از جمله دعاهائی كه رد نخواهد شد و اقتضاء اجابت در آن زیاد است دعای پدر درباره فرزند می باشد.

[صفحه 91]

و قرآن كریم دعای حضرت ابراهیم علیه السلام درباره اهل و فرزندش را یاد كرده و اجابت دعای آن پدر پیر و محترم و بزرگوار بر كسی پوشیده نیست.

اری او از روی اخلاص و دلسوزی و شدت رافت و رحمت و علاقه ای كه به آنان داشت به دربار الهی روی آورده و عرض كرد:

«ربنا انی اسكنت من ذریتی بواد غیر ذی ذرع عند بیتك المحرم ربنا لیقیموا الصلاه فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم و ارزقهم من المثرات لعلهم یكشرون»[2].

پروردگارا من ذریه و فرزندان خود را در وادی بی كشت و زرعی نزد بیت الحرام تو مسكن دادم پروردگارا تا نماز را بپا دارند پس دلهای مردم را به سوی آنان متمایل گردان و به انواع ثمرات آنها را روزی ده، باشد كه شكر تو را بجای آورند».

چنانكه دعا كرد و گفت: «رب اجعلنی مقیم الصلاه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء»[3].

پروردگارا من و ذریه ام را بپادارندگان نماز گردان و بار الها دعای ما را اجابت فرما.

[صفحه 93]


صفحه 88، 89، 90، 91، 93.








    1. فیومی در المصبا المنیر گوید: و هو علی قصد ای رشد و طریق قصدای سهل.
    2. سوره ابراهیم آیه ی 37.
    3. سوره ی ابراهیم آیه ی 40.